اولین نکته این است که اگر فردی بتواند نقش و جایگاه خودش را در نظام هستی به طور واقعی بشناسد، مطمئنا این نقشهایی را که ذاتی انسان نیستند و برای انسان شکل میگیرند، عناوین موقتی میداند و این عناوین برایش تعیین کننده نخواهد بود.
اصلاح باور و اندیشه نسبت به مسئله تعادل بخشی نیز بسیار میتواند کمک کننده باشد. ممکن است این سؤال ایجاد شود که ارزشها را باید در عناوین ببینیم یا در نقشها یا در جای دیگری باید در جستن آن بود؟
در پاسخ این طور میتوان گفت که ارزشهای واقعی، ارزشهایی است که خالق، مربی و رب ما برای ما تعریف کرده است؛ إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَ اللَّهِ أَتقاکُم. بنابراین، ارزش در تقوا، وظیفه شناسی و به سرانجام رساندن و درست اجرا کردن مسئولیت هاست. نکته بعدی که باز هم باید در ذیل موارد مذکور بیان شود، این است که همه آن وظایف و مسئولیتهایی که با هر عنوان و نقشی برای انسان ایجاد میشود، اینها همه در طول یکدیگر هستند، نه در عرض یکدیگر؛ یعنی اینکه اگر من یک همسر و در عین حال یک فعال اجتماعی هم هستم، همه اینها کاملا در هم تنیده هستند. به همین جهت باید خانواده را یک منظومه تعریف کنیم؛ منظومهای که حول همدیگر میچرخند و هر کدام بر دیگری اثرگذار هستند.
وظایف و مسئولیتهای خودمان را اگر مأموریت الهی بدانیم و اینکه این مأموریت را خداوند برای ما تعریف کرده، هیچ وقت این نقشها با یکدیگر تعارض و تداخلی نداشته و مقابل هم قرار نخواهند گرفت؛ بنابراین منِ به عنوان یک زن فعال اجتماعی، باید بدانم که قرار است عنوان و نقش من در جهت هدفی واحد قرار بگیرد و این نقشها قرار است مکمل و اثرگذار بر یکدیگر باشد و حرکت پلکانی و نوسانی زندگی من را که دال بر حیات است، رقم بزند.
هر کدام از این نقشها مانند یک قطعه است از تصویر بزرگ زندگی ما که در زمان خودش فعال شده و آن تصویر در مجموع همه این نقشها با یکدیگر خلق میشود و آن تصویر چیزی نیست مگر استحکام بنیان خانواده و این همان مصداق مفهوم بانوی تراز انقلابی یا کلید واژهای است که رهبر معظم انقلاب از آن به عنوان الگوی سوم زن یاد میکنند.
در قالب الگوی سوم زن، یک بانو در عین اثرگذاری بر جامعه و اجتماع، تربیت نسل قوی را قرار است بر عهده داشته باشد.